لبخند

 

به سودای روزهای دل‌انگیز گذشته گریه مکن، به خاطر حضور کوتاه‌شان لبخند بزن.»

«سعادتمند کسی است که به مشکلات و مصایب زندگی لبخند زند.»

«گل‌ها، تبسم زمین هستند.»

«گویند مرا چو زاد مادر// پستان به دهان ‌گرفتن آموخت// شب‌ها بر گاهواره من// بیدار نشست و خفتن آموخت// لبخند نهاد بر لب من// بر غنچه گل شکفتن آموخت// دستم بگرفت و پا به پا برد// تا شیوهٔ راه‌رفتن آموخت// یک حرف و دو حرف بر زبانم// الفاظ نهاد و گفتن آموخت// پس هستی من ز هستی اوست// تا هستم و هست دارمش دوست»

«ای امیدهای دورهٔ زندگی اگر شما نبودید و به روی این حیات پر از مصیبت تبسم نمی‌کردید، بشر چگونه زنده می‌ماند؟»

«خوشحالی و لبخند کودکان، بهار زندگی است.»

«زندگی مانند لبخند ژوکوند است، در نظر نخست به روی بیننده تبسم می‌کند، اما اگر در او دقیق شوی می‌گرید

«چشمان زیبای اشکبار از لبخند زیباتر است.»

 «یک قلب مهربان چشمه‌ای از شادی است که هرچیز را در اطراف خود با لبخند تر و تازه می‌کند.»