آوراگان اسلام
آوارگان و پناهندگان جهان اسلام
در بين كشورهاى اسلامى، ايران با متجاوز از 5/2 ميليون آواره افغانى و عراقى در جهان بالاترين تعداد آواره را دارد. پاكستان با قريب به 2 ميليون رتبه دوم و سودان با 5/1 ميليون آواره رتبه سوم را دار است. در اتيوپى بدليل سركوب شديد نيروهاى مسلمان واقع در شمال غربى اين كشور و خشكسالىهاى دورهاى كه گريبانگير مردم شده حدود نيم ميليون مسلمان به حالت آواره به سر مىبرند. نبرد خونين بين سومالى و اتيوپى صدها هزار آواره را متوجه منطقه هارژبيل و سيدامو نموده استيك سوم سكنه سومالى آوارگان اوگاندائى هستند كه بخاطر جنگ و خشكسالى سرزمين خود را ترك نمودهاند. پناهندگان موزامبيكى در داخل اين كشور و واحدهاى سياسى همجوار آن پراكندهاند متجاوز از 300000 نفر بود كه هر ماه قريب ده هزار نفر بدانها افزوده مىشود. نزاعهاى قبيلهاى در كشور بوروند، هزاران نفر آواره را روانه كشوراسلامى تانزانيا نموده است. اكثر آوارگان كشور كامرون كه به 300000نفر بالغ مىگردد در شهر كوسوى واقع در ايالتشمالى آن سكونت دارند كه ده برابر افراد بومى اين ناحيه هستند. آوارگان افريقائى كه در20 كشور اين قاره پراكندهاند به كشورهايى روى آوردهاند كه خود آنها دچار مشكلات اقتصادى و معضلات اجتماعى مىباشند.
نا امنى ناشى از جنگها و تشنجات سياسى در آسياى جنوب شرقى نيز موج آوارگان را به سوى كشورهاى مجاور روانه كرده است. آوراگان واقع در هندوچين از طريق راه دريائى، غالبا به سوى كشور مالزى روانه مىشوند. نابرابرى قواى مسلح فيليپين با مسلمانان مورو و هجوم و فشار نيروهاى دولت مركزى به سرزمين مسلمان نشين بانگسامور و موجب آن گشته تا هزاران مسلمان مورويى از سرزمينهاى خود رانده شده و به سوى مجمع الجزاير سولو و ايالت صباح در مالزى روى آورند تا از گزند قواى نظامى در امان باشند. در بمباران اين سرزمينها، حداقل دو ميليون نفر آواره گرديدند، در 15 ماه اخير قريب به 300000 نفر مسلمان ميانمارى كه در استان آراكان اين كشور - واقع در نقاط مرز غربى - سكونت داشتهاند به بنگلادش پناهنده و در اردوگاه «بلومكالى» واقع در بخش «اوكياى» بنگلادش اسكان يافتند.
غرب آسيا و منطقه خاورميانه بيشترين تعداد آواره را دارد، كودتاى ماركسيستى 27 آوريل 1987 و تهاجم ارتش سرخ به افغانستان موجب آواره شده 5 ميليون افغانى گرديد كه يك سوم آوارگان جهان را تشكيل مىدهند، جنگ تحميلى عراق عليه ايران كه از شهريور ماه 1359 ش آغاز شد هزاران معاود عراقى را كه از سوى دولت عراق به بيرون رانده شده بود راهى نوحى مختلف ايران نمود، دومين گروه آوارگان عراقى بر اثر حادثه غمبار و اسفناك حلبچه، خانه و كاشانه خود را ترك نموند، در جريان جنگ خليج فارس و حمله عراق به كويت و نبرد نابرابرى كه بين مردم و ارتش بعثى آغاز گشتسيل مردم به سوى مرزهاى تركيه و ايران سرازير شد.
يكى از اسف بارترين آثار شوم غصب فلسطين توسط قواى صهيونيستى، حادثه آوارگى بيش از سه ميليون نفر از مسلمانان مظلومى است كه هستى خود را از دست داده و در نواحى مختلف خاورميانه و حتى سراسر جهان پراكنده شدهاند. رژيم غاصب صهيونيستى با فراهم ساختن زمينه مهاجرت يهوديان از سراسر جهان در صدد آن است تا تراكم نسبى جمعيت را به حدى برساند كه ديگر امكان پذيرفتن اين سه ميليون آواره وجود نداشته باشد. سازمان ملل متتحد در سال 1949م به فكر تشكيل ارگانى براى رسيدگى به اوضاع آوارگان افتاد و در سال 1951م كميسارياى عالى پناهندگان كار خود را آغاز نمود اما اين ارگان در برابر آوارگان موضع قوى و يكسانى ندارد و كمكهاى آن به كشورهاى ميزبان پناهندگان بخش ناچيزى از سرمايههاى عظيمى است كه اين كشورها بايد به آوارگان اختصاص دهند. كشورهاى اروپائى كه از منافع بشر و حقوق انسانها دم مىزنند با تصويب عوانين محدودكنندهاى كه روح بى عدالتى آنان را به ثبوت مىرساند، درهاى خود را به روى آوارگان بستهاند. به عنوان نمونه در جريان حملات سبعانه صربها به سرزمين اسلامى «بوسنى، هرزگوين» قريب به يك ميليون نفره آواره مسلمان اين كشور كمتر جايى را دارند كه در آن اسكان يابند و دولت آلمان از پذيرش حتى بخش كوچكى از آنان امتناع نمود.
اردن
اردن در منطقه خاورميانه و كنار خليج عقبه قرار دارد و مساحت آن به 97740 كيلومتر مربع بالغ مىگردد كه 2270 كيلومتر آن در آشغال رژيم غاصب صهيونيستى مىباشد.
اين كشور در شرق فلسطين، جنوب سوريه، جنوب غربى عراق و شمال غربى عربستان قرار دارد. اردن شامل فات شيبدارى در شمال غربى شبه جزيره عربستان و در غرب مىباشد. كناره اين فلات با برش تندى به شكافهاى بزرگ ارضى حاشيه درياى مرده ختم مىشود. درياى مذكور حدود 400 متر پائينتر از سطح درياى آزاد بوده و پستترين نقطه كره زمين به شمار مىرود. رودهاى آن اردن و يرموك نام دارد. بيش از 80% اردن را بيابان فرا گرفته و بدليل نزديكى به مديترانه، زمستانهاى نسبتا بارانى و سرد و تابستانهاى گرم و خشك دارد. ميزان بارندگى در شرق 200 ميلى متر اما در غرب به 600 ميلى متر مىرسد.
اردن از گذشته، اغلب تحت تسلط ابرقدرتها بوده و خود كمتر دولتى مستقل، داشته است 4 قرن تحت قواى عثمانى قرار داشته و با شكست عثمانيان در جنگ اول، اردن در سال 1916م به تحت الحمايگى انگلستان درآمد و در سال 1921م، انگليس حكومت ملك عبدالله هاشمى را به عنوان پادشاه خود مختار اردن به رسميتشناخت. در سال 1946م، انگلستان براى حفظ منافع خود و افراد دست نشانده، طى عهدنامهاى استقلال آن را اعلام كرد. در سال 1950م گروه زيادى از فلسطينيان با فشار رژيم اشغالگر قدس به صورت پناهنده به اردن آمدند. اردن در سال 1955م به عضويتسازمان ملل درآمد. در سال 1967م و در جنگ اعراب و اسرائيل كه اردن هم از طرفهاى درگير بود، پس از شكستسختى، كرانه غربى رود اردن را از دست داد.
50% نيروى كار كشور در بخش كشاورزى هستند و 20% درآمد صادراتى اردن از محصولات كشاورزى است. گندم، مركبات، ميوهجات، جو، زيتون، انگور و سبزيجات از مهمترين محصولات كشاورزى آن مىباشد. فسفات، پتاس، مس، سنگ آهن از منابع معدنى آن هست. صنايع سيمان - دخانيات چرم سازى، كبريتسازى، مصنوعات دستى، پالايش نفت در اين كشور رونق دارند. (1) و محصولات صنعتى 18% توليد ناخالص ملى آن را تشكيل مىدهد و 7% نيروى كار در بخش صنعت كار مىكنند.
واحد پول اردن، دينار اردن (ا.خ) برابر 1000 فلس مىباشد.
كويت
امير نشين مشروطه كويت در غرب خليج فارس و شمال شرقى شبه جزيره عربستان واقع است. كويت 17818 كيلومتر مربع وسعت دارد و جزيره بوبيان واقع در شرق آن، به اين كشور تعلق دارد. جزيره فيليكا (2) (واقع در مشرق كويت) نيز از آن كويت است. كويت در ناحيه شرقى و در سواحل خليج فارس داراى فرورفتگى عميقى بنام خليج كويت مىباشد. در جنوب شرقى و غرب آن مناطق بيطرفى وجود دارد كه كويت، عراق و عربستان هر كدام ادعاى مالكيت آن را دارند.
كويت از نقطه نظر طبيعى، كشورى است هموار و جلگهاى و كوه و رود مهمى در آن مشاهده نمىشود. صرفا چند واحه طبيعى در داخل اين سرزمين وجود دارد. آب و هواى آن در نقاط مركزى گرم و خشك و در سواحل، گرم و مرطوب است. مركز حكومت آن شهر كويت و شهرهاى مهم آن جهره و الاحمدى مىباشد.
كويت مدتهاى مديدى جزو ايران بوده و در سال دوازدهم هجرى قمرى در اين ناحيه نبردى ميان نيروهاى خالد بن وليد (سردار اسلام) و قواى ساسانى روى داد كه موجب كستساسانيان شد و كويت به قلمرو حكومت اسلامى ضميمه گشت. پرتقالىها در قرن شانزدهم تاسيساتى در آن بوجود آوردند. مدتى، عثمانىها بر آن حكومت مىكردند و به مدت 62 سال در سلطه انگلستان بود و در سال 1961م عراق مدعى مالكيت كويتشد اما انگلستان مانع لشكركشى عراق به اين كشور شد و سرانجام در سال 1963 عراق كويت را به رسميتشناخت و كويت به عضويتسازمان ملل درآمد. (3) در سال 1973م در جنگ اعراب و اسرائيل در ناحيه سوئز در جنگ «يوم كيپور» كويتىها شركت كردند و براى مدتى در تحريم نفتى عليه غرب، كويتشركت داشت. كويت در سال 1981م در جنگ عراق عليه ايران، كمكهاى زيادى به رژيم متجاوز عراق نمود.
كويت در يازدهم مرداد ماه 1369ش، مطابق با اوم اوت 1990م مورد تجاوز عراق واقع شد و عراق من تصرف كويت، صدمات فراوان مالى و جانى به اين كشور وارد نمود، شوراى منيتسازمان ملل اين تجاوز را محكوم كرد و كشورهاى متحد (امريكا، انگلستان فرانسه، ايتاليا و ...)براى حمايت از كويت به جنگ با عراق برخاسته و در 27 ديماه 1369 پس از 167 روز كه از اشغال كويت مىگدشت نيروهاى چند مليتى كه درخاك عربستان بسر مىبردند به سركردگى آمريكا، حملات موشكى و هواپيمائى خود را به شهرها و مناطق مسكونى، اقتصادى و تجارى عراق آغاز كردند و موفق شدند در تاريخ چهارشنبه هشتم اسفند 1369ش (مطابق با 27 فوريه 1991م) عراق را مجبور به تخليه كويت و قبول قطعنامههاى شوراى امنيت كنند.
كويت بر حسب امار 1990م، 2095000 نفر سكنه داشته كه 92% در شهرها سكونت داشتهاند. 85% از نژاد عرب و بقيه از نژادهاى ايرانى، هند و پاكستانى مىباشند. 90% مسلمان هستند. در كويت با وجود آنكه كشورى اسلامى است با مظاهر اسلامى از جمله حجاب مخالفت مىشود و چندى پيش 4 دانشجى دختر، بدليل استفاده از حجاب اسلامى از دانشكده پزشكى كويت اخراج شدند.
ذخاير نفت كويت 70 ميليارد بشكه است و اين كشور عضو اوپك مىباشد و درآمد آن از نفت 75% توليد ناخالص ملى را تشكيل مىدهد. (4) واحد پول كويت، دينار كويت (K.D) برابر 1000 فلس است.
امارات متحده عربى
اين واحد سياسى منطقهاى استخشك كه در انتهاى جنوب شرقى شبه جزيره عربستان و بر كرانه جنوبى خليج فارس واقع مىباشد. امارات متحده عربى از مشرق با عمان و از جنوب با عربستان مرز مشترك دارد. اين سرزمين از هفت اميرنشين تشكيل شده كه به ترتيب از غرب به شرق عبارتند از: ابوظبى، دوبى، شارجه، عجمان، ام القوين، راس الخيمه و فجيره كه اين يكى در كنار درياى عمان واقع است. (6) وسعت آن به 83654 كيلومتر مربع بالغ مىگردد كه 86% آن به اميرنشين ابوظبى اختصاص دارد. اين كشور عارضه مهم طبيعى ندارد و تنها ناهموارى آن كوههاى حجر است كه از راس مسندام (7) در شمال تا راس الحد در جنوب امتداد دارد. آب و هواى آن در سواحل دريا گرم و مرطوب و در نقاط مركزى گرم و خشك مىباشد.
اين كشور تا قبل از سال 1820 ميلادى تحتسلطه امپراطورى عثمانى بود و در اين سال تحت الحمايه انگلستان گرديد. در سال 1971م سلطه بريتانيا بر آن پايان يافت و پس از استقلال به عضويتسازمان ملل درآمد.
امارات متحده عربى در سياستخارجى خود پيوند با كشورهاى عربى ارتباط با جهان سوم و غرب را پيشه خود ساخته است. عالىترين قدرت آن شوراى عالى است كه از اجتماع حكام هفت امارت، تشكيل شده كه داراى رئيس و نايب رئيس است كه توسط اعظاى شوراى عالى و از ميان آنان براى مدت 5 سال انتخاب مىشود.
2160000 نفر سكنه دارد كه 88% در شهرها هستند رشد سالانه جمعيت 5/6% و تراكم نسبى 8/25 نفر در كيلومتر مربع است، 75% جمعيت را مهاجرانى تشكيل مىدهند كه از كشورهاى ايران، پاكستان و هند براى يافتن كار به اين ناحيه آمدهاند. 72% مردم از نژاد سامى (عرب)، 26% هندى و پاكستانى مىباشند 97% مسلمان و غالبا سنى مذهباند، اقليتها مسيحى و هندو مذهب هستند. زبان رسمى عربى ولى زبان انگليسى هندو و اردو متداول است. خط مورد استفاده عربى است.
كشور امارات قبل از پيدايش نفت در گرسنگى و تنگدستى به سر مىبرد تا اينكه در ابوظبى و دوبى نفت كشف شد،درآمدهاى كلان ناشى از نفت، اين كشور را قادر ساخته تا علاوه بر سرمايه گذارى عمرانى و خريد تجهيزات زياد جنگى ميلياردها دلار از مازاد ارزى خود را در خارج سرمايه گذارى كند. با اين همه يك كشور عقب مانده محسوب مىشود. اين كشور در سال 1975م به اوپك پيوست، خرما و انواع سبزى، محصولات مهم آن است. مقدارى ماهى و مرواريد هم در اين سرزمين بدست مىآيد.
عمان
كشور عمان در جنوب درياى عمان و شرق عربستان قرار دارد. بخشى از خاك اين كشور به صورت شبه جزيرهاى در جنوب تنگه هرمز واقع شده كه به شبه جزيره مسندام (8) معروف است.
وسعت اين كشور 212457 كيلومتر مربع مىباشد. رشته كوههاى آن بنامهاى جبل اخضر و حجر در شمال اين كشور قرار دارد. بقيه اراضى شنزار و صاف است در سواحل شمالى و جنوبى بدليل مجاورت با درياى عمان و عبور مدار راس السرطان از نزديكى آن، آب و هوا گرم و مرطوب ولى در نواحى داخلى خشك و كم باران است. 1450000 نفر سكنه دارد و بصورت جوامع عشايرى بوده و قوميت گوناگونى دارند اما 88% از نژاد سامى عرب هستند. 99% سكنه عمان مسلمان هستند كه به دو گروه سنى و اباضيه تقسيم مىشوند.
اقليتى از مسلمين، شيعه هستند كه در مسقط و شهرهاى استان ساحلى باطنه سكنونت دارند و منشا نژادى آنها هندى، پاكستانى، ايرانى و بحرينى مىباشد. ابن عقيل عمانى از قديمىترين فقهاى شيعه منسوب به كشور عمان مىباشد. (9) گرچه زبان رسمى، عربى است ولى مردم عمان به زبانهاى هندى، پاكستانى و بلوچى هم صحبت مىكنند. عمان از 37 ناحيه، يك استان و ناحيه پايتخت تشكيل شده كه زير نظر فرماندارى اداره مىشود.
در حدود ده قرن ق.م گروهى از قبايل ساكن جنوب عربستان به عمان مهاجرت نمودند. تعدادى از خوارج پس از آنكه در مقابل سپاهيان اسلام شكستخوردند (زمان حضرت على(ع) ) به عمان آمده و فرقه اباضيه را تشكيل دادند. مدتى، ايران بر عمان تسلط داشت و از اوايل قرن شانزدهم تا سال 1650م پرتقالىها بر اين سرزمين حاكم شدند. در سال 1904م تحت الحمايه انگلستان بود و سرانجام در سال 1970م (مطابق با 1349ش)به ظاهر مستقل شد و در سال 1971م به عضويتسازمان ملل درآمد.
جنبش آزادى بخش ظفار از سال 1965م مبارزه مسلحانه را بر عليه رژيم عمان آغاز كرد. ظفار كه مركز اين انقلاب بود در ناحيه جنوبى عمان واقع است. دولت عمان با كمك رژيم شاه ايران به سركوبى اين جنبش پرداخته و پس از سرنگونى شاه، رژيم مصر در مبارزه بر عليه اين گروههاى معارض، وظايف رژيم شاه را به عهده گرفته است. (10)
گرچه عمان تا قرن نوزدهم ميلادى از نقاط آباد خليج فارس بود اما به دلايلى رفته رفته آبادانى خود را از دست داد و در حال حاضر از نقاط توسعه نيافته جهان است. اقتصاد آن در وضع فعلى به نفت متكى است.
نواحى ظفار، جبل الاخضر و حاشيه ساحلى باطنه براى كشاورزى مناسب است ولى بقيه خاك كشور بيابانى و غير قابل كشت است. خرماى منطقه باطنه شهرت دارد. در عمان شتر، گاو و گوسفند و بز هم پرورش داده مىشود. سواحل آن محل صيد ماهى است كه شركتهاى (R. خارجى از آن بهره مىگيرند. عمان صنعت قابل توجهى ندارد. واحد پول آن ريال عمان و برابر هزار بيضاست. O)
بحرين
امير نشين مستقل بحرين، مجمع الجزايرى است كه 690 كيلومتر مربع وسعت دارد و از اين لحاظ كوچكترين كشور خاورميانه و آسياى جنوب غربى مىباشد و پس از مالديو، كم وسعتترين كشور اسلامى است. اين كشور در ميانه ساحل جنوبى خليج فارس و در 30 كيلومترى ساحل شرقى عربستان قرار دارد.
بحرين از 33 جزيره سنگى، آهكى تشكيل شده و به جز حاشيه باريكى كه در طول ساحل شرقى آن قرار دارد، تمامى آن بيابانى و اقليم صحرايى دارد. ارتفاع معروف آن جبل دخان است كه 150 متر ارتفاع دارد. بحرين چشمهها و چاههاى آرتزين متعدد با آبهاى شيرين دارد. آب و هواى آن در نواحى داخلى گرم و خشك و كم باران و در نواحى ساحلى گرم و مرطوب است.
پيش از اسلام و حتى تا زمان اين آئين، تمامى سرزمينهاى جنوبى خليج فارس از بصره تا عمان به بحرين معروف بود. اين سرزمين از زمان اشكانيان تا صدر اسلام تحتسلطه امپراطورى ايران بود. و سپاهيان اسلام در زمان پيامبر اسلام(ص) آن را تحت تصرف دولت اسلامى در آوردند. زمانى مركز قدرت خوارج بود در سال 651 قمرى مستقل شد اما در سال 920 ق (1514 م) پرتقالىها بدان راه يافتند. ولى در عصر صفوى شاه عباس اول، بحرين را به ايران ملحق نمود و تا سال 1783 م تحتحكومت ايرانيان اداره مىشد. در سال 1914 م (1332 ق) بحرين تحت الحمايه انگلستان گرديد. ايران به اين تجاوز و سلطهگرى اعتراض داشت تا اينكه با مراجعه به آراء عمومى در سال 1971 م (1350 ش) و تحت نظارت سازمان ملل، بحرين به استقلال دستيافت.
بحرين 520000 نفر سكنه دارد كه 84% آن به صورت كاذب و بى رويه زندگى شهرى دارند. رشد سالانه جمعيت 4% و تراكم نسبى آن 753 نفر در كيلومتر مربع است قريب 40% مردم بحرين از اتباع هند، پاكستان، مصر، كره، عمان ، آمريكا و انگلستان هستند. 20% مهاجرين به بحرين، ايرانىاند. 75% مردم بحرين از نژاد سامىاند. دين اسلام در سال هشتم هجرى توسط «العلاء بن الحضرمى» صحابى رسول اكرم(ص) به بحرين راه يافت و 98% مردم اين كشور در حال حاضر مسلمانند كه 70% آنان شيعيان هستند از قرن چهارم كه قرامطه به بحرين راه يافتند گرايش به شيعه در اين كشور رواج يافت از قرن دهم علماى معروف شيعى از بحرين برخاستند. خاندان دانشمند آل عصفور از اين كشورند. عدهاى از شيعيان بحرين در روستاها سكونت دارند و به دلائلى در امور سياسى و ادارى نفوذى ندارند.
80% منبع اقتصادى بحرين نفت است و با وجود آنكه جزو 37 كشور پر درآمد جهان مىباشد فقيرترين كشور از 6 كشور عضو شوراى همكارى خليج فارس به شمار مىرود. فراوردههاى زراعى آن خرما يونجه و سبزيجات است و صيد ماهى و ميگو و مرواريد هم در آن رواج دارد. واحد پول آن دينار بحرين (B.D) است.
قطر
شبه جزيره قطر در ساحل جنوب خليج فارس قرار گرفته و از جنوب با عربستان و ابوظبى هم مرز است نزديكترين همسايه دريائى قطر، بحرين است. قطر 11437 كيلومتر مربع وسعت دارد. سرزمين هموارى است كه تنها نقطه ارتفاعى آن با 1050 متر از سطح دريا، جبل الخليل نام دارد.
آب و هواى آن گرم و مرطوب و ريزش باران آن اندك و منحصر به فصل زمستان است. از بادهاى آن مىتوان باد مرطوب شمال و باد گرمى را نام برد كه از جنوب به سوى آن وزيده و ريگهاى عربستان را با خود مىآورد.
قطر مدتها تحت تصرف ايران بود در اواسط نيمه دوم قرن نوزدهم به اشغال دولت عثمانى درآمد. در سال 1916 م پيمانى بين قطر و بريتانيا منعقد شد كه به موجب مفاد آن اين كشور تحت الحمايه انگلستان گرديد. گرچه قانون اساسى قطر در سال 1970 م به تصويب رسيد ولى در اول سپتامبر 1970 (1350) مستقل شد.
در قرن هيجدهم ميلادى گروهى از قبيله بنى عتوب كه در ناحيه احساء عربستان ساكن بودند به سوى قطر آمدند كه خاندان آل ثانى كه اكنون حكومت قطر را در دست دارند از احفاد اين قبيلهاند.
قطر با كشورهاى عربى و غربى روابط خوبى دارد و با مصر، سوريه، اردن، سودان و عربستان روابط خود را گشترش داده است. در جنگ تحميلى عراق عليه ايران، قطر به عراق كمكهاى زيادى نمود.
قطر 470000 نفر سكنه دارد كه 90% آنان در كانونهاى شهرى هستند. بدليل مهاجرتهاى زياد، رشد جمعيت 8% است. تراكم نسبى 1/41 نفر در كيلومتر مربع مى باشد. 85% سكنه قطر در دوحه يعنى پايتخت و بقيه غالبا در كانونهاى نفتخيز ساكنند. بزرگترين اقليت آن، ايرانيان هستند كه به 45000 نفر بالغ مىگردند. 56% مردم قطر از نژاد عرب و بقيه پاكستانى، ايرانى و هندى هستند زبان و خط رسمى عربى است ولى زبان اردو و فارسى رواج دارد. 98% مردم قطر مسلمان مىباشند.
نفت در قطر در سال 1930م كشف شد ولى صدور آن بدليل وقوع جنگ جهانى تا 1949 به تعويق افتاد. ذخيره نفت قطر 4 ميليارد بشكه و توليد روزانه آن نيم ميليون بشكه مىباشد. درآمد حاصله از نفت و گاز بيش از 90% توليد ناخالص داخلى اين كشور را تشكيل مىدهد. اخيرا ذخائر جديد نفت در سواحل قطر شناسايى شده است. (12) قطر ضمن تاسيس صنايع كوچك مثل صنايع غذايى ساختمانى، چرم سازى مبلمان و پلاستيك سازى به احداث صنايع پتروشيمى و فولاد اقدام نموده است. بخشى از درآمد قطر صرف رفاه اجتماعى مسكن، تصفيه و تامين آب و برقمىشود مقدارى هم در ممالك غربى سرمايه گذارى كرده است. صادرات دوباره كالاهاى وارداتى از منابع درآمد قطر مىباشد كشاورزى آن رونقى ندارد و صيد ميگو و مرواريد در قطر انجام مىشود واحد پول آن ريال قطر و برابر 100 درهم است.
تركيه
با انشقاق در امپراطورى روم تقسيم آن به دو بخش روم غربى و روم شرقى، مركز روم شرقى (بيزانس) قسطنطنيه گرديد و تركيه مركز اين امپراطورى بود اما در سال 1453م كه پايان قرون وسطى و آغاز تمدن جديد استحادثهاى اتفاق افتاد كه مسير تاريخ را عوض نمود و آن يورش سلطان محمد دوم معروف به فاتح است به مركز امپراطورى روم شرقى (13) يعنى قسطنطنيه، امپراطورى عثمانى با اين فتح عظيم گسترش يافته و تا غرب اروپا مىرود و مسيحيت را بشدت مورد تهديد قرار مىدهد. تمدن يونان و روم جاى خود را به تمدن اسلامى مىدهد. ارتش پر از حماسه عثمانى كه مديترانه قلمرو قدرتش بود و سراسر اروپاى شرقى را به زير مهميز خويش كشيده ضربات كارى بر قلب امپراطورى مسيحيت مىزند و اتريش و ايتاليا را در تنگناى محاصره و خفقان مىآورد، و تركيه را به صورت مركز تجلى قدرت اسلام قرار مىدهد.
منارهها و مساجد پرشكوهى كه مسلمانان در اروپاى شرقى و مركزى ساختهاند از عظمت، قدرت و دامنه نفوذ سياسى و فرهنگى آنان حكايت مىكند. اين امپراطورى جهانى و حاكم مطلق مديترانه كه بر برج استوار قسطنطنيه نشسته بود بزرگترين قدرت نظامى اروپا و بخش بزرگى از آسيا بوده كه از عدب و يونانى و افريقاى شمالى و سراسر شرق اروپا و شبه جزيره بالكان تحت قلمروش بوده و حتى يونان يكى از شهرستانهاى آن به حساب مىآمده است. اما بدليل تفرقه و نفاقى كه بر اين قدرت رسوخ مىكند و توطئههاى دول استعمارى، دولت عثمانى در جنگهاى سال 1912م و 1913م از متفقين شكستخورده و تمام نواحى اروپائى را از دست مىدهد. سرزمينهاى عربى را انگليسىها از او گرفته و تمامى تحت قلمروش را از پيكرش حدا نموده و آن امپراطورى عظيم عثمانى به يك كشور شكستخورده تجزيه شده، كوچك تبديل مىشود و از آن همه كشورهاى غربى و آسيائى و افريقائى برايش استانبول و آنكارا مىماند و مركز قدرت جهانى اسلام به صورت آپانديس مريض استعمار غربى درآمده و آن همه عظمت و شكوه تاريخى و مفاخر اسلامى را انكار نموده و با نظام لائيكى و گرايش به قوميت ترك، نسخه استعمارى را اجرا مىكند و ريزه خوار سرمايهدارى غرب و نگهبان مزدور منافع استكبار در شرق مىشود و ملتى كه با روح اسلام زنده بود و غنا و قوت و عزت خود را از اين فرهنگ به شبه فرنگىهاى فراموش كننده خويشتن. براى اجراى اين برنامه مصطفى كمال آتاتورك روى كار آمده و با يك كودتا سلطان را عزل و خود را به عنوان رئيس جمهور تركيه معرفى مىكند.
تركيه به صورتى كه انون مىشناسيم كشورى است به شكل مستطيل كه طور آن از غرب تا شرق 1565 كيلومتر و از جنوب تا شمال عرض آن 650 كيلومتر مىباشد. اين كشور بر سر راه آسيا و اروپا واقع شده و چون پلى اروپا را به ناحيه مهم خاورميانه ارتباط مىدهد. اين كشور به عنوان همسايه شمال غربى ايران و دو بخش تشكيل شده يكى تركيه آسيا كه شامل فلات آسياى صغير است و ديگر تركيه اروپا كه 3% خاك اين كشور را شامل مىشود. بخش اروپائى در شبه جزيره بالكان قرار دارد و توسط تنگههاى بسفر و داردانل و درياى مرمره از بخش اسيائى جدا مىشود. دسترسى به درياى سياه و همچنين درياى مديترانه بر موقع استراتژيكى آن مىافزايد. تركيه آسيا به صورت فلات مرتفعى است كه از مشرق به سوى مغرب از ارتفاع آن كاسته مىشود. در مركز اين فلات كوههايى چون آلپهاى پونتيك و آق داغ در شمال و توروس در جنوب است كه بخش زيادى از كشور را مىپوشاند. بلندترين قلل آن در ناحيه ارمنستان قريب 5156 متر ارتفاع دارد جزاير مرمرده در درياى مرمره و ايمبرس (14) در درياى اژه به تركيه تعلق دارد.
نواحى شمال غربى آن آب و هواى معتدل، نواحى جنوب آب و هواى مديترانه و نواحى شرقى و مركزى آب و هواى كوهستانى دارد. رودهاى قزل ايرماق، يشيل ايرماق، جيحان و سحان از منابع آبى مهم اين كشورند.
در سال 1923م در حالى كه هنوز سيستم خلافت عثمانى لغو نشده بود مصطفى كمال پاشا (آتاتورك) در اين كشور جمهورى اعلام نمود و در سال 1924م سيستم خلافت را لغو و عبدالحميد دوم پادشاه عثمانى را از كشور تبعيد نمود. مصطفى كمال آتاتورك در اوايل قرن بيستم در نهضت تركهاى جوان شركت داشت كه بعد از آن حزب اتحاد ترقى (1938 - 1881) را بوجود آوردند و با بهرهگيرى از انديشه فردى بنام ضياء گوكالپ (15) طرفدار تمدن غرب گشتند. تركيه را تا سال 1989 رژيم جمهورى اداره نمود. جمهورى اول از 1923 تا 1996 كه با كودتاى ژنرال جمال گورسل پايان مىيابد جمهورى دوم از 1960 م تا 1989 تا كنون. تركيه در سال 1952 بخاطر وحشتى كه از شوروى داشت به ناتو پيوست و همراه يونان جناح جنوب شرقى آن را بوجود آورد.
تركيه بر حسب آمار سال 1990م 52240000 نفر سكنه داشته است كه 60% آن در شهرها زندگى مىكردهاند. رشد جمعيت در طول سال 5/2% و تراكم نسبى آن با احتساب 779452 كيلومتر مربع مساحت 3/72 نفر در كيلومتر مربع است.
90% مردم تركيه از تيرههاى گوناگون ترك هستند و همانگونه كه اشاره شد بزرگترين اقليت نژادى آن كردها هستند. زبان رسمى، تركى آلتايى است ولى زبانهاى كردى و لاتين هم رواج دارد. با وجود آنكه 98% مردم مسلمان هستند درقانون اساسى تركيه از اسلام به عنوان دين رسمى ذكرى به ميان نيامده است.
شيعيان تركيه گرايش به تصوف دارند. علويان و فرقه على اللهىها در ميان اكراد زندگى مىكنند. شيعيان در شهرايفدر از توابع استان قارص، شهر تاشلى چاى از توابع ايتان آغرى و تعدادى هم در استانبول، آنكارا، از مير و بورسا سكونت اختيار نمودهاند، شيعيان هفته نامهاى به نام «علمدار» و ماهنامهاى تحت عنوان «عاشورا» دراند، فرقه غالى نصيريه در مرز تركيه با سوريه زندگى مىنمايند.
تركيه از 67 استان تشكليل شده و مركز حكومت آن آنكارا مىباشد. بزرگترين بخش اقتصادى آن كشاورزى است و غلات، پنبه، حبوبات، ميوه و دانههاى روغنى مهمترين فرآوردههاى زراعى آن هستند. پرورش بز، گاو و گوسفند و نيز صيد ماهى در اين كشور متداول است. صنايع ذوب آهن، ماشين سازى، شيميائى، سيمان، بافندگى، غذائى و دستى در آن رواج دارد.
واحد پول آن ليره تركيه است كه برابر 100 قروش مىباشد.