از زندگی بیـآموز
پدیده های زندگی نباید ما را از یاد خود غافل کنند. زندگی و تمام پدیده های خوب و بدش، نباید ما را از عشق و انسانیت و پاکی غافل کنند.
تمام پدیده ها بهانه اند. وسیله اند. به عشق فکر کنید . با عشق روح خود را پاک تر و پاک تر کنید. وجودتان مهم ترین است .شادی ها و لذت های زندگی,اگر با آگاهی همراه نباشد,بسیار فریب دهنده اند.انسان ها در وادی ی لذت و شادی و خوشی و بقیه پدیده های خوب و بد زندگی, ممکن است آنقدر مست شوند که انسانیت را فراموش کنند و عشق را...
زندگی و ارتباطاتتان و مسائل جانبی اهمیت زیادی ندارند.راستی را از یاد مبرید.زندگی و تمام پدیده های آن را به چشم وسیله ببینید.وسیله ای برای به دست آوردن معصومیت از دست رفته. برای درک هر چه بیشتر عشق و رهایی و زندگی در آغوش عشق...رسیدن به شادی ی ملکوتی و جاویدان ...زندگی زیباست,انسان زیباست,ارتباطات انسانی و عشق ورزی زیباست. صمیمیت و محبت زیباست. ولی در این راه آرزوها و خواسته ها و کمبود ها و عقده ها سنت ها و هر چیز که به گذشته و آینده وابسته است, مانع بزرگی هستند و ما را دچار مستی و خواب سنگینی می کند .رهایی بسیار ارزشمند و دلنشین است.رهایی بسیار زیباست.رهایی از تمامی غم ها و رنج ها...لازمه آن درک آگاهانه رنج و غم و عذاب است.آری,تجربه بسیار مهم است. فقط با تجربه است که می توان درک کرد. همه چیز گذرا و بی ارزش و البته فریبنده است.فقط وجودتان, ارزشمند است. فقط این وجود است که می تواند جاویدان شود.عشق و پاکی و احساس ارزشمند آن زیباست، و جاویدان.تمام نیکی ها و احساسات پاک را در درون خود جست و جو کنید.همه چیز در درون شماست ولی تمام توجه و امیدتان به بیرون است.در پی رشد وجودتان باشید، زندگی و تمام زیبایی ها و لذت هایش نباید مستتان کند .بیدار شو ! ارزشمند ترین پیام من این است که با اعتماد و تکیه بر خود و خلق شجاعانه ی اندیشه، می توان زندگی و بسیاری از مسائلش را درک کرد،می توان عشق را درک کرد .مقايسه را كنار بگذارید.خودتان خلق کنید.خودتان زندگی را تعریف کنید.همه چیز را رد کنید.خودتان شروع کنید,هیچ وقت دیر نیست.خودتان ارزش گذاری کنید.انسانی که به خود تکیه می کند,غنی ترین است,هرچند فقیرترین باشد!
زندگی در آغوش عشق چه صفایی دارد.
زندگی چون گل سرخ است پراز خار،پر از برگ،پر از عطر لطیف
یادمان باشد اگر گل چینیم،خار و عطر و گلبرگ هرسه همسایه ی دیوار به دیوار همند
زندگی چشمه ی آبی است و ما رهگذریم بنشین لب آب،عطش تشنگی ات را بنشان
غیر از این چیزی نیست،زندگی...آیینه ای شفاف است تو اگر زشت و یا زیبایی،تو اگر شاد و یا غمگینی هر چه هستی تو در آیینه همان می بینی شادیت را دریاب،چون گل عشق بتاب
تا در آیینه ی هستی گل هستی باشی.
زندگي را از طبيعت بياموزم ، چون بيد متواضع باشم ، چون سرو ، راست قامت، مثل صنوبر، صبور، مثل بلوط مقاوم، مثل رود روان، مثل خورشيد با سخاوت و مثل ابر با كرامت باشم.
روزگاری یک تبسم یک نگاه
سرخوش از گرمای صد آغوش بود
این زمان بر هرکه دل بستم دریغ
آتش آغوش او خاموش بود.
دو چهره است که همواره این جهان دارد
یکی عیان و دگر چهره در نهان دارد .
یکی همیشه به پیشِ نگاهِ ما پیداست .
که با تولّد , مرگ , که با طلوع , غروب , که با بهارِ بهشت آفرین , خزان دارد .
یکی , همیشه نهان است , اگر چه , در همه جا به هر چه در نگری , با تو داستان دارد !
نه با تولّد , مرگ , نه با طلوع , غروب , نه با بهار , خزان ,که هر چه هست در او , عمر جاودان دارد !
تو را به چهره پنهانِ این جهان راه است.
نه از فرازِ سپهر ,نه از دریچه ماه , نه با کمان و کمند , نه با درفش و سپاه !
همه وجودت از آن بی نشان , نشان دارد .
جهان چو گشت به یک چهره جلوه گر ز نخست
نگاهِ چاره گرِ چهره آفرین با توست
نگاه توست که رنگِ دگر دهد به جهان اگر که دل بسپاری به (مهر ورزیدن( اگر که خو نکند دیده ات به ( بد دیدن (امیدِ توست که در خارزار , کوه , کویر ،اگر بخواهد صد باغِ ارغوان دارد .دلت به نور محبت , اگر بود روشن
تو را همیشه چو گل تازه و جوان دارد
بر آستانِ هنر , گر سری فرود آری
چراغ نامِ تو هم جاودانه جان دارد .
نه آسمان , نه ستاره , نه کهکشان , نه زمان , تو چهره سازِ جهانی , تو چهره سازِ جهان
هر آنچه می طلبی از وجودِ خویش بخواه !چگونه با تو بگوید ؟ مگر زبان دارد !
زندگي با همه ي وسعت خويش
محفل ساکت غم خوردن نيست
حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نيست
اضطراب هوس ديدن و ناديدن نيست
زندگي جنبش جاري شدن است
از تماشاگه آغاز حيات
تا به جائي که خدا ميداند ...
هر كس با استعدادهايي خلق شده كه بايد آنها را بكار ببندد . به كار بستن آنها ، بزرگترين سعادت زندگي هر فرد است .
زندگي هدف نهايي است، بزرگتر از هر کشوري، بزرگتر از هر کيشي، بزرگتر از هر بتي، بزرگتر از هر آرماني شاد باشين و بقيه رو هم شاد كنيد.
زندگی با تمام زیبایی هایش به راحتی فریبت می دهد.زندگی تو را در خوابی عمیق فرو برده.
زیبایی هم می تواند ابزاری باشد برای نادانی و فریب ما . لذت ها و شادی ها و زیبایی ها نباید ما را از عشق و انسانیت و راستی غافل کنند.
درس زندگی
آموخته ام ...... كه چشم پوشي از حقايق آنها را تغيير نمي دهد .
آموخته ام ...... كه اين عشق است كه زخمها را شفا مي دهد نه زمان .
آموخته ام ...... كه وقتي با كسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي از سوي ما را دارد .
آموخته ام ...... كه هيچ كس در نظر ما كامل نيست تا زماني كه عاشق شويم.
آموخته ام ...... كه زندگي دشوار است اما من از او سخت ترم .
آموخته ام ...... كه فرصتها هيچگاه از بين نمي روند ، بلكه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد كرد.
آموخته ام ...... كه لبخند ارزانترين راهي است كه مي شود با آن نگاه را وسعت داد.
آموخته ام ...... كه نمي توانم احساسم را انتخاب كنم اما مي توانم نحوه بر خورد با آنرا انتخاب كنم.
آموخته ام ...... كه همه مي خواهند روي قله كوه زندگي كنند ، اما تمام شادي ها و پيشرفتها وقتي رخ مي دهد كه در حال بالا رفتن از كوه هستيد .
آموخته ام ...... بهترين موقعيت براي نصيحت در دو زمان است : وقتي كه از شما خواسته مي شود ، و زماني كه درس زندگي دادن فرا مي رسد .
آموخته ام ...... كه گاهي تمام چيزهايي كه يك نفر مي خواهد فقط دستي است براي گرفتن دست اوست و قلبي است براي فهميدن وي .
وقتي حقيقت زندگي مانع نقشه هاي تو مي شود آرزو مي کني که روزگار بهتري از راه برسد و زندگي آسان تري !بيش از آرزو اميدوارم به اين درک برسي که تنها تو مي تواني خود و زندگي ات را دگرگون کني !بهترين لحظه اينک است!
آنگاه كه غرور كسي را پامال مي كني آن گاه كه كاخ آرزوهاي كسي را ويران مي كني آنگاه كه شمع اميد كسي را خاموش مي كني آن گاه كه بنده اي را ناديده مي انگاري آنگاه كه حتي گوشت را مي بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي آنگاه كه خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي انگاري مي خواهم بدانم دستانت را به سوي كدام آسمان دراز مي كني تا براي خوشبختي خودت دعا كني ؟
بهترين شعر، شعر زندگي است. شعري است كه از خاموشي غم انگيز شب، از حركت كشتي در دل دريا، از راههاي پرگلي كه بسوي نهرهاي ناشناس مي رود، از رنجهاي بيحاصل از بامدادهاي تلخ، از طعم بوسه هايي كه رد و بدل نشده، از عشق بي عشق سخن مي گويد.
هرگز زندگي ات را قرباني هيچ چيز نکن همه چيز را قرباني زندگي کن.