موفقیتها وشکستها در مسایل امنیتی

بخش بزرگی از هزینه‌های سازمان ملل متوجه ماموریت اصلی این سازمان مبنی بر حفظ صلح و امنیت است. بودجه حفظ صلح سازمان برای سال مالی ۲۰۰۶- ۲۰۰۵ حدود ۵ میلیارد دلار بوده‌است (در حالیکه بودجه کلی سازمان ملل در دیگر امور در همین مدت زمانی معادل ۵/۱ میلیارد دلار بوده‌است) و ۷۰۰۰۰ نیرو را در در ۱۷ ماموریت به سراسر دنیا اعزام کرده‌است. طبق «گزارش امنیت انسانی ۲۰۰۵» [۷] که توسط سازمان مرکز امنیت انسانی در دانشگاه بریتیش کلمبیا و با همکاری نهادهای دولتی و موسسات مختلف تهیه شده‌است، پس از دوران جنگ سرد با کاهش چشمگیر تعداد جنگ‌ها، سوء استفاده از حقوق بشر و نسل کشی روبرو هستیم که دلیل آن به درستی مشخص نشده‌است. آمارهای موجود عبارتند از : - ۴۰ درصد کاهش درگیری خشونت آمیز - ۸۰ درصد کاهش درگیریهای منجر به کشتار - ۸۰ درصد کاهش نسل کشی و از بین بردن مخالفان سیاسی طبق گزارش انتشارات دانشگاه آکسفورد، فعالیتهای بین المللی که عمدتا تحت نظارت سازمان ملل بوده علت اصلی کاهش درگیریهای مسلحانه پس از جنگ سرد است و البته این گزارش اشاره می‌کند که مدارک برای اثبات این مدعا فراوان هستند. دراین گزارش به چندین مورد سرمایه گذاری اشاره شده‌است : [۸]

  • رشد ۶ برابری ماموریتهای سازمان ملل درامر جلوگیری از جنگ از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲
  • رشد ۴ برابری در تلاش‌های متوقف سازی درگیریها از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲
  • رشد ۷ برابری طراحی مکانیزمهای «دوستی دبیر کل» " گروههای تماس و سایر مکانیزمهای دولتی برای حمایت از ماموریت‌های برقراری صلح و حفظ صلح از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲.
  • رشد ۱۱ برابری اعمال محدودیت‌ها و تحریم‌های اقتصادی علیه رژیم‌های مختلف در دنیااز سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۱.
  • رشد ۴ برابری عملیات حفظ صلح در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۹.

این تلاش‌ها نسبت به دوران جنگ سرد هم از نظر تعداد و هم گستردگی و پیچیدگی بیشتر و بزرگتر بوده‌اند. موفقیتهای سازمان ملل در عرصه برقراری و حفظ صلح عبارتند از :

·         دفتر محاسبات دولت آمیکا اعلام کرد که هزینه نیروهای حافظ صلح سازمان ملل هشت بار ارزان تر از ایجاد یک نیروی حافظ صلح در ایالات متحده‌است.[۹]

·         مطالعه نیروهای RAND در سال ۲۰۰۵ نشان می‌دهد که نیروهای سازمان ملل در دوسوم ماموریت‌های حفظ صلح خود موفق بوده‌اند. این مطالعه مقایسه‌ای نیز بین تلاش‌های سازمان ملل و ایالات متحده داشتند و به این نتیجه می‌رسد که از بین ۸ ماموریت سازمان ملل، ۷ مورد به برقراری صلح مربوط شده‌اند و این در حالی است که در مورد آمریکا هر ۸ ماموریت نظامی، ۴ مورد به صلح انجامیده و ۴ مورد دیگر هنوز درگیری و جنگ ادامه دارد.

اما دربسیاری موارد اعضای سازمان ملل در مورد نیل به اهداف قطعنامه‌های شورای امنیت و اجرای الزامی آنها موضع انفعالی اتخاذ کرده‌اند. مثلا عراق از ۲۸ ژوئن ۱۹۹۱ به این سو ۱۷ مورد از قطعنامه‌های شورای امنیت را نقض کرده و تحریم‌های اقتصادی سازمان ملل را دور زده‌است. تقریبا به مدت یک دهه‌است که اسرائیل قطعنامه توقف شهرک سازی در کرانه باختری و غزه را نادیده می‌گیرد. این شکستها ریشه در ماهیت بین دولتی سازمان ملل دارد. چرا که در غالب موارد باید تمام ۱۹۱ کشور عضو به اجماع برسند حتی گاهی وقتی که اقدامات با رای ۱۰ عضو شورای امنیت به تصویب می‌رسند دبیر خانه از تامین منابع کامل برای انجام آن باز می‌ماند.

مهمترین موارد شکست ماموریت‌های سازمان ملل عبارت بوده‌اند از :

·         شکست در ممانعت از نسل کشی رواندا در سال ۱۹۹۱ که منجر به مرگ حدود یک میلیون نفر شد و علت آن عدم تصویب اقدام نظامی الزامی از سوی شورای امنیت بود.

·         شکست MONUC در اجرای قطعنامه ۱۲۹۱ UNSC جهت مداخله موثر در جنگ دوم کنگو که گفته می‌شود ۵ میلیون نفر کشته بر جای گذاشت ۲۰۰۲- ۱۹۹۸ (و ظاهرا هنوز درگیری در این کشور ادامه دارد) و توزیع کمکهای بشر دوستانه در این کشور جریان دارد.

·         شکست در مداخله سال ۱۹۹۵ در قتل عام سربرنیتسا علی رغم این که سازمان ملل فضای این منطقه را برای پناهندگان و ۱۰۰ نیروی حافظ صلح هلندی امن اعلام کرده بود.

·         شکست در رساندن مواد غذایی به مردم قحطی زده سومالی که معمولا مواد غذایی توسط نیروهای مسلح توقیف می‌شد. تلاش ایالات متحده سازمان ملل برای مقابله بااین نیروهای نظامی منجر به جنگ موگادیشو در سال ۱۹۹۳ گردید.

·         تجاوزهای جنسی توسط نیروهای حافظ صلح سازمان ملل – همواره جمعی از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل از ملیت‌های مختلف بخاطر تجاوزات جنسی و تعدی به دختران به کشورهای تابعه مسترد شده‌اند. معمولا در هر ماموریت، ۸ مورد از این مسایل با وجود اقدامات نظارتی و کنترلی داخلی دفاتر سازمان ملل روی داده‌اند.

حداقل در ۵ کشوری که سازمان ملل در آنها حضور داشته یعنی جمهوری دموکراتیک کنگو هائینی، بروندی دماغه سبز، کوته دی آِیوری و لیبریا گزارش تجاوز جنسی نیروهای حافظ صلح تایید شده‌است. [۱۲] بی بی سی نیز در گزارشی تعدادی از افراد برنامه خواربار جهانی را به عنوان قانون شکن جنسی معرفی کرد. [۱۴]

شورای امنیت

بسیاری بر این باورند که سازمان ملل نمی‌تواند به روشنی و قاطعانه در برخورد با بحران عمل کند. مثلا در مورد برنامه هسته‌ای ایران و نسل کشی در جنگ دارفور در سودان. چون پنج عضو شورای امنیت حق وتو دارند در غالب موارد با یکدیگر به توافق نمی‌رسند و نمی‌توانند به تنهایی هم اقدام نمایند. اکثرا و نه همیشه این اختلافات بین ایالات متحده از یکسو و چین و یا روسیه در سوی دیگر بوده‌است. درسایر موارد شورای امنیت با موفقیت عمل کرده‌است. مثلا در جنگ لبنان و اسرائیل ۲۰۰۶.

نظارت بر حقوق بشر

کمیسیون قدیمی سازمان ملل در مورد حقوق بشر در کشورهای عضو نظیر سودان و لیبی که گزارشات نقض حقوق بشر از آنها واصل گردیده به تفحص می‌پردازد اگر چه این کشورها خود عضو کمیسیون مذکور باشند[۱۵][۱۶] و حتی لیبی زمانی ریاست این کمیسیون را هم بر عهده داشته‌است. البته این کشورها مدعی هستند که کشورهای غربی که خود متهم به استعمارگری تجاوز و بی رحمی هستند نمی‌توانند و حق ندارند در مورد اعضای کمیسیون حقوق بشر اظهار نظر نمایند. اما در ۱۵ مارس ۲۰۰۶ مجمع عمومی قطعنامه‌ای صادر کرد و هیات جدیدی را تحت عنوان شورای حقوق بشر سازمان ملل جایگزین کمیسیون مذکور نمود. قوانین این شورا در برخورد با تخلفات کشورهای عضو اعم از صلح یا حقوق جهانی بشر و عدول از اصول دموکراسی شدیدتر و صریح تر بود وحتی جهت حاکمیت اصل دموکراسی برشورا مقررشد نمایندگان کشورهای بیشتری در آن عضویت یابند و از ۵۳ کشور قبلی به نصف ۱۹۲ عضو مجمع عمومی افزایش یافت.

۴۷ عضو جدید طی انتخابات ۹ می‌ ۲۰۰۶ به این شورا اضافه شد و حتی کشورهایی که گزارش ضعف حقوق بشردر آنها وجود دارد مثل چین، کوبا، پاکستان، روسیه، عربستان سعودی و آذربایجان هم در آن انتخاب شدند. البته چند كشور هم در این انتخابات رای نیاوردند.

•کشورهای سوریه، کره شمالی، بلاروس و برمه حق کاندیداتوری نیافتند.

•چند کشور که پیشتر عضو کمیسیون بودند مثل زیمباوه، سودان، نپال و لیبی نیز در انتخابات شرکت داده نشدند.

•کشورهای ایران، ونزوئلا، تایلند، عراق و قرقیزستان نیز به اندازه کافی رای نیاوردند.

در اثر تغییراتی که در عضویت کمیسیون و شورا حاصل شد مقرر شد تعداد اعضای شورای جدید کمتر از نصف کل اعضای مجمع عمومی نباشد. [۱۷][۱۸][۱۹]

ضعف بوروکراسی

سازمان ملل را متهم می‌کنند که از نظام بوروکراسی کار آمدی برخوردار نیست و بیش از حد درگیر بروکراسی شده‌است. در دهه ۱۹۹۰ ایالات متحده که همواره بزرگترین عضو سازمان ملل بوده با اعتراض به همین ناکار آمدی از انجام تعهدات خود در قبال سازمان سرباز زد. و پرداخت دیون خود را منوط به اصلاحات نمود. در سال ۱۹۴۴ دفتر (OIOS) برای نظارت موثر بر بروکراسی سازمان تاسیس شد. [۲۰] مجمع عمومی طرح اصلاح ساختار سازمان ملل را در اختیار دارد که هنوز به تصویب نرسیده‌است.