ركن اول‏
شهادتين‏

الحمد لله نحمده ونستعينه ونستغفره ونستهديه ، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا وسيئات أعمالنا ، من يهده الله فلا مضل له ، ‏
ومن يضلل فلا هادي له . وأشهد ألاّ إله إلا الله وحده لا شريك له ، وأشهد أن محمداً عبده ورسوله ، صلى الله ‏
عليه وسلم وعلى آله وصحبه أجمعين .‏
أما بعد :- پدران بزرگوار ، برادران عزيز ، جوانان غيرتمند

السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
بسيار خوش آمديد
 
 به وبلاگ بنده
خداي عز وجل
صرف نمودن وقت تان را جهت خواندن از این بخش  باخير سبب آمرزش گناهان ، وافزايش حسنات ، ورفعت ‏ درجات ، وكاميابي دنيا وآخرت بگرداند.‏
وچنانچه ما وشما را در دنيا درين مجلس مبارك يكجا جمع نموده فردا در روز آخرت در جنت فردوس ‏
اعلى باهم يكجا جمع نمايد .‏
خدايا ... پدر ومادر ما را بآمرز ، ورحم نما ، چنانچه ما را در خردي تربيت نمودند ، وبه اين سويه رساندند .‏
خدايا ... علماء ومولويان ، ومعلمين واستادان ما را مغفرت نما واجر وثواب بي پايان عطا فرما ، چنان كه ما را ‏
تعليم وتربيت نموده در امور دينت باخبر ساختند .‏
‏* * *‏
ركن اول از اركان اسلام ركن شهادتين است، كه مشتمل بر وحدانيت ويگانگي الله جل جلاله در عبادت، ‏وهمچنان اقرار به رسالت وپيغامبري حضرت محمد صلى الله عليه وسلم است.‏
ركن شهادتين در نكات ذيل برايتان تقديم كرده مي شود : ‏
‏1- كلم
ه شهادتين خيلي كلمه
بزرگي است، كه الله تعالى از براي آن همه مخلوقات را خلق كرده است، واز ‏
براي آن همه انبياء عليهم السلام را فرستاده، وتماماً كتابها را نازل كرده است، وتوسط آن انسان داخل دين ‏
اسلام ميشود، وبه انكار آن، ويا نادرست شدن آن از دين اسلام خارج مي شود، ودر بار?آن روز قيامت ‏
پرسان ميشود، واگر آن از كسي قبول نشود، هيچ عملي از او قبول نمي شود.‏
از حضرت عبدالله بن عباس رضي الله عنهما روايت است كه جناب پيغامبر خدا صلى الله عليه وسلم حضرت ‏
معاذ بن جبل رضي الله عنه را بسر زمين يمن بحيث داعي ومعلّم فرستاد، وبرايش فرمودند كه : آنجا كه رفتي ‏
با مردمي ملاقات ميكني كه از اهل كتاب اند - يعني دانشمندانند - پس اولين چيزي كه آنان را بسوي آن ‏
دعوت ميكني: شهادت أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسول الله است. پس هرگاه كه آن را از تو قبول كردند. ‏
باز آنان را خبر ده كه: الله تعالى بر آنان زكات را فرض گردانيده است كه از اغنياء وسرمايه داران ايشان ‏
گرفته ميشود، وبراي فقراء وناداران ايشان داده مي شود. وچون آن را از تو قبول كردند، ومي خواستي از ‏
ايشان زكات بگيري، پس از دست درازي به بهترين وقيمت ترين مالهاي ايشان باحذر باش، واز آه وفرياد ‏
مظلوم وستمديده بترس، كه ميان فرياد آن وميان خداوند عزوجل پردهاي نيست. [روايت امام بخاري وامام ‏
مسلم رحمت الله عليهما]. بمعني نقل نمودم.‏
‏2- معناي (( لا إله إلا الله )) چيست؟
معناي ((لا إله إلا الله )) از منظور قرآن كريم واحاديث جناب رسول الله صلى الله عليه وسلم چنين است: ‏
نيست هيچ معبودي برحق مگر الله. جز الله جل جلاله هيچ كسي لايق عبادت نيست. معبود برحقي كه سزاوار ‏
عبادت است تنها الله جل جلاله است. ‏
و هر چيزي كه بجز الله تعالى يا همراه او عبادت مي شود، معبود باطل ونادرست است. ‏
‏3- معناي (( محمدٌ رسول الله )) چيست؟
معناي ((محمدٌ رسول الله)) اينست كه: حضرت جناب محمد
(ص) پ
سر عبدالله هاشمي قرشي بنده ورسول الله جل ‏
جلاله است. خداي عزوجل او را بسويي همه انس وجن، براي هدايت ورهنمايي فرستاده است.‏
‏4- كلمه شهادتين را تنها بزبان گفتن فايده ندارد ، بلكه بايد معناي آن را فهميده، وشروط واركان آن را بجا ‏
آورده، وبه مضمون آن عمل كند.‏
‏5- شروط (( لا إله إلا الله محمد رسول الله)) هفت است، وآن شروط بطور مختصر قرار ذيل است: ‏
‏(1) علم بمعناي آن داشتن. پس كسيكه معناي آن را نداند برايش سودي نمي رساند.‏
‏(2) يقين داشتن بمعنى ومدلول آن. پس كسيكه در مدلول آن اندكي شك كند از او قبول نمي شود. چنانچه ‏
كه حال منافقان بود.‏
‏(3) قبول داشتن معنى ومضمون آن. پس كسي- اگر چه معناي ((لا إله إلا الله محمد رسول الله)) را مي ‏
دانست، وبه مدلول آن يقين داشت - ليكن احكام ومضمون آن را قبول نكند . مسلمان شده نمي تواند. ‏
چنانچه ابو طالب - كاكاي حضرت محمد صلى الله عليه وسلم - معناي ((لا إله إلا الله محمد رسول الله)) را ‏
مي دانست، وبه حق بودن آن يقين داشت واقرار بود، ليكن از شرم مردم و از براي ناراض نساختن قوم خود ‏
آن را قبول نكرد پس مشرك وفات كرد.‏
‏(4) انقياد يعني: استسلام كامل بآن كلمه، تا جايي كه گويا جلو خود را براي آن كلمه سپارده است، هر ‏
سويي كه او ببرد مي رورد.‏
‏(5) صدق يعني راستي وراستگويي. مراد اينكه : بايد آن كلمه را از صدق دل بگويد، دل موافق زبان باشد، ‏
آنچه بزبان ميگويد بدل تصديق كند، ودر اقرار خود بوحدانيت خداي عزوجل ودر شهادت خود برسالت ‏
وپيغامبري حضرت محمد صلى الله عليه وسلم دروغگو نباشد. ‏
‏(6) اخلاص يعني: خالص ساختن عبادت از شرك ورياء، وعبادت را خاص براي خداي تعالى انجام دادن، ‏
وپيروي تنها از سنت رسول خدا صلى الله عليه وسلم كردن.‏
پس هركه اين كلمه را بزبان بخواند، ولي در واقع بشرك وبدعت خود دوام دهد هرگز از او قبول نمي شود.‏
‏(7) محبت ودوستي. يعني بايد كسيكه اين كلمه را مي خواند، با خداوند عز وجل از صميم قلب محبت ‏
داشته باشد، وهمچنان با رسول كريم صلى الله عليه وسلم محبت داشته باشد. واين چنين بايد بابندگان نيك ‏
خداوند ومسلمانان ((لا إله إلا الله محمد رسول الله))گويان محبت ودوستي داشته باشد
‏6- اركان ((لا إله إلا الله محمد رسول الله)) چيست؟
اولاً : كلمه (( لا إله إلا الله)) از خود دو ركن دارد؛ كه بايد آن دو ركن را در فهميدن ومعنى كردن كلمه ‏
‏(( لا إله إلا الله)) مراعات نمود:‏
‏ ركن اول : نفي، كه مضمون ((لا إله)) است .‏
ركن دوم : اثبات، كه مضمون ((إلا الله)) است .‏
پس جمل
ه
((لا إله)) تماماً معبوداتي را كه بغير از الله يا همراه او تعالى عبادت مي شوند باطل ميسازد، وبر ‏
بند
ه كلمـه گو لازم ميگرداند كه تمام آن معبودات را انكار نموده، از همه
آنها اعلان برائت وبيزاري كند.‏
وجمل
ه ((إلا الله)) عبادت وپرستش را با تمام انواعش صِرْف براي الله تعالى ثابت مي سازد. و بر بنده

كلمـه
گو لازم ميگرداند كه خداي تعالى را به تنهايي عبادت كند، وبه يگانگي او يقين داشته باشد.‏
دوم : كلمه ((أشهد أن محمداً عبده ورسوله)) نيز از خود دو ركن دارد: ‏
ركن اول: اعتقاد نمودن بندگي حضرت محمد صلى الله عليه وسلم، كه مضمون كلم
ه
((عبده)) است.‏
ركن دوم: تصديق نمودن رسالت وپيغامبري آنحضرت صلى الله عليه وسلم، كه مضمون كلم
ه
((ورسوله)) ‏
است.‏
وكلم
ه ((عبده)) غلوّ وحدگذري را در حق آنحضرت صلى الله عليه وسلم نفي وباطل ميسازد. كه بايد ‏آنحضرت صلى الله عليه وسلم را از مرتبه بندگي بالا برده، وبه مرتبه
خداوندي رسانيده نشود، وهيچ گونه ‏اوصاف ويا افعالي كه خاص براي خداي تعالى است، براي آنحضرت صلى الله عليه وسلم صَرْف كرده نشود.‏
ودرين كار- يعني در غلوّ واز حد تجاوز كردن در حق آنحضرت صلى الله عليه وسلم - هرگز ادب وقدرداني ‏
واحترام شخصيت رسول خدا صلى الله عليه وسلم نيست، واين كار را هرگز جناب رسول خدا صلى الله عليه ‏
وسلم دوست ندارد، وراضي نمي شود.‏
پس كسانيكه در مدح وثناي آنحضرت صلى الله عليه وسلم تجاوز ميكنند، وكسانيكه گمان ميكنند كه ‏آنحضرت صلى الله عليه وسلم غيب را ميداند، ويا اينكه به داد وفرياد محتاجان و درماندگان مي رسد، ويا ‏اينكه به مجلس
هـاي ايشان حاضر مي شود، اين همه غلو وحدگذري است در حق پيغامبر خدا صلى الله عليه ‏وسلم. وهرگز خدا ورسولش ازين كارها راضي نيستند.‏
خداي تعالى ميفرمايد : قل إنما أنا بشر مثلكم يوحى إلي أنما إلهكم إله واحد فمن كان يرجو لقاء ربه فليعمل عملاً ‏
صالحاً  ولا يشرك بعبادة ربه أحداً‏ [آيت اخير از سوره كهف]. (بگو - اي پيغامبر صلى الله عليه وسلم براي مردم ‏
‏- : من همانند شما بشرم ولي برمن وحي نازل مي شود، كه البته معبود شما تنها يك معبود است كه الله جل ‏