3
بسم الله الرحمن الرحیم!
فصل اول
سيرت پيامبر اعظم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص)
واژه سيرت در لغت و اصطلاح
واژه سيرت در لغت از كلمه سير به معناى رفتن و جريان داشتناست. سيرت در اصطلاح منطق عملى و اصول عملى است كه همچونقوانين رياضى قابل تغيير نيست و راهنماى زندگى انسان است. بزرگان دین میگویند: سير يعنى حركت در روى زمين، در زمينراه رفتن و گذشتن و عبور كردن. «سيرت» يعنى حالت و روشى كهانسان دارد، نوع خاص حركت انسان نوع رفتار و كردار و عملكرد انسان را «سيرت» گويند. مورخانى كه در باره پيامبر اكرم(ص) و روش زندگى او كتابنوشتهاند، تاريخ خود را «سيرت النبى» ناميدهاند. سيرت شناسىبه معناى سبكشناسى و رفتارشناسى است.
روی این سخن نکات مهم و چندی از سلوک پیغمبر محمد مصطفی (ص) را تهیه و جمع آوری نموده ام در خدمت شما تقدیم نموده تا مورد پسند شما عزیزان قرار گیرد البته باید گفت که سیرت انحضرت را که شما در پائین شما مورد مطالعه قرار می دهید البته مانند همان قطره اب است که یک پرنده کوچک از یک بحر در منقار خویش میگرید. من هم در این مونوگراف خویش مانند همان پرنده کوچگ از بحر بی کران خلق و خوی، شخصیت، روش و رفتار آن حضرت در زندگی روزمره شان حضور شمایان تقدیم میکنم خدا کند که مورد دلچسپی شما قرار گیرد.
اخلاق اجتماعي پيامبر(ص)
پيامبر پاكترين شريف ترين وبرترين مخلوقات هستند كه نمونه انسان كامل مي باشد اخلاق اجتماعي حضرت همواره الگويي كامل براي اطرافيان بوده است وبا اخلاق نيك وپسنديده خود موجب شدند تا بسياري از افراد به دين اسلام علاقمند شوند وايمان بياورند.
برخورد با مردم
قرآن درباره ي رسول خدا مي فرمايد:اي پيامبر به بركت رحمت الهي در برابر مردم نرم ومهربان شدي.
تجلي تربيت الهي درشيوه برخورد هاي پيامبر با مردم به وضوح محسوس بود اوشخصيتي فروتن، خوش سخن وخوش رو بود وبا مردم با محبت ومهرباني رفتار مي كرد معمولا درخواست هاي مردم را اجابت مي كرد ودر صورت عدم توانايي وتمايل درمقابل درخواست ها سكوت مي نمود او روحي بزرگ وبزرگوار داشت. نقل شده شده كه عربي بيابان نشين گاه گاهي به حضور پيامبر اكرم مي رسد وبراي آن حضرت هديه اي مي آورد ولي درهمان مجلس بهاي هديه اش را از پيامبر درخواست مي كرد اين جريان موجب خنده پيامبر مي شد لذا هرگاه آن حضرت محزون مي گشت مي فرمود : كاش آن باديه نشين پيش ما بيايد.
مهمان نوازي انحضرت (ص)
پيامبر خدا مهمان دوست ومهمان نواز بود تاجايي كه ازمهمان به عنوان راهنماي بهشت ياد مي كرد ومي فرمود : هرخانه اي كه مهماني وارد نشود فرشتگان وارد آن خانه نمي شوند.
او متقابلا به دعوت مسلمانان حتي بندگان لبيك مي گفت وهيچ غذايي راكم نمي شمرد رسول خدا خودش از مهمانان پذيرايي مي كرد چنان كه در تاريخ آمده است هنگامي كه كاروان فرستادگان نجاشي در مدينه به حضور رسول خدا وارد شدند آن حضرت برخاست وخودش به آنان خدمت كرد.
رفتار با فرزندان
رسول خدا محبت ويژه اي به كودكان داشت . با آنها هم بازي وهم كلام مي شد وآنها را با روي گشاده درآغوش محبت خود مي گرفت جابربن عبدالله انصاري مي گويد :برپيامبر وارد شدم در حالي كه حسن وحسين (ع) را درپشت خود سوار كرده بود وچهار دست وپا راه ميرفت و مي فرمود :شتر شما چه شتر خوبي است وشما چه سواران خوبي هستيد رسول اكرم با فرزندان با مهر عطوفت رفتار نموده و مي فرمود :فرزندان مابه منزله پاره جگر وتن ما هستند.
معاشرت با اصحاب
حضرت علي(ع) نحوه برخورد رسول اكرم با اصحاب را در جواب فرزند شان امام حسن فرموددند دائما خوش رو وخوشخوي ونرم بود خشن ودرشخو وسبك سر .فحاش وعيب جو نبود وكسي را زياد مدح نمي كرد از چيزي كه به آن رغبت وميل نداشت غفلت مي ورزيد بطوريكه مردم از او مايوس ونا اميد نمي شدند. حضرت علي در حديثي ديگر فرمودند : هرگز نشد كه رسول خدا با كسي مصاحفه كند وزودتر از طرف مقابل دست خود را از دست وي بكشد بلكه صبر مي كرد تا طرف مقابل دست آن حضرت رارها سازد رسول خدا حتي درنگاههاي خود نيز نكات اخلاقي را رعايت مي نمودند به اين صورت كه نگاه خود را بين اصحابشان تقسيم مي نمودند .
صداقت و امانتداري
پيامبر دردوران قبل از رسالت به صداقت وامانت وعقل وفطانت معروف بود اورا به نام محمد امين مي خواندند به صداقت و امانتش اعتماد فراوان داشتند دربسياري از كارها به عقل او اتكا مي كردند.
حضرت علي مي فرمايد : سوگند مي خورم كه پيامبر خدا ساعتي پيش از وفات خود سه بار به من فرمود:ابالحسن امانت را كم باشد يا زياد به نيكوكار وبدكار برگردان اگرچه آن امانت نخي باشد يا سوزني.